سمیه آزادل

اشعار،مقالات و ترانه ها

سمیه آزادل

اشعار،مقالات و ترانه ها

خیال پرداز


هرشب

در خواب و بیداری

چراغی روشن می کنم_

قاب عکس هامان را

 آویزان می کنم

بر دیوارهایِ خانه ای که هرگز نساختیم،

و خیره در  سقفی که بر سرمان نیست

تاصبح سرگرمِ صحبت با سایه ای می شوم که شباهتی عجیب به من دارد... می بینی!؟

بی در و پیکر است خانه اِمان،

و بی در و پیکرتر رویاهامان...!

تو سال هاست رفته ای و

همین خیال پردازی ها،

تنها سلاحِ منند به وقتِ دلتنگی...!


سمیه آزادل

تو....

شبانه روز

به هر سمتی خیره شوم

تو آنجایی!

فرقی نمیکند_

شمال 

یا جنوب،

شرق،

یا غرب_

و جهان با تمام وسعتش

جزیره یِ کوچکی ست   دورافتاده ،

که نگاهت به بازی اش می گیرد!

آن قدر که گاهی

به این فکر میکنم،

که آیا دیگران

منظره یی دیگر دارند برایِ تماشا کردن_

و یا شبیهِ من

جهانشان فقط به تو محدود است...!؟

.

.

.

سمیه آزادل

سکوت

تصویر بی نقصی ست

لبخند زدنِ تو در آییــــنه،

وقتی

زیبایی ات تکثیر میشود و من

هزاران برابر عاشق تر...

_سکوت_

دلچسب ترین 

اتفاق جهان است

هنگامِ تماشا کردنِ آن که دوستش داریم!


سمیه آزادل

شعرت ناامیدشاعر...

.

ﺍﻣﯿﺪ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻌﺮﻫﺎﯼ ﺟﻬﺎﻧﻨﺪ،

ﻫﻤﯿﻦ

ﺻﻨﺪﻟﯽ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ ...!

ﺷﺎﯾﺪ

ﺍﮔﺮ 

_ﻣﻦ ﻭ  ﺗﻮ_

ﻓﺎﺗﺤﺸﺎﻥ ﻣﯿﺸﺪﯾﻢ،

ﺣﺎﻻ

ﺩﻟﯽ ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ

ﮐﻪ ﺷﻌﺮﯼ ﺳﺮﻭﺩﻩ ﺷﻮﺩ!

ﺷﻌﺮﺕ ﻧﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﺷﺎﻋﺮ ..... .

.

ﺳﻤﯿﻪ ﺁﺯﺍﺩﻝ

پاهای تو..

_

تمام ایستگاه هایِ جهان،

آبستنِ

خواستن هایی محکوم به تنهایی اند_

وقتی

پاهایِ تو

همیشه عازم رفتنند

نه آمدن....!

.

.

.

 سمیه آزادل