سمیه آزادل

اشعار،مقالات و ترانه ها

سمیه آزادل

اشعار،مقالات و ترانه ها

دوستت دارم

و دوست داشتنِ تو

کار دشواری‌ست!

دشوار...!

همان‌قدر که کار معدنچیان در معدن،

و یا سربازانِ دل‌نازکی که زیر پای اعدامیان را خالی می‌کنند!

اما هر بار چشم‌هایم را می‌بندم

و تنها به پایان روز فکر‌می‌کنم!

به خوابِ عمیق نیمه شب 

وقتی تکه‌‌های خودم را از روی زمین جمع می‌کنم،

در آغوششان می‌گیرم

و از خودم عاجزانه می‌خواهم که به خواب برود!

راه بی‌بازگشتی‌ست!

باور کن...

من این راه را تا بی نهایت رفته‌ام

عشق را می‌گویم....

و حالا

دست بر گلوی خود گذاشته‌ام

و به مرگ فکر می‌کنم

چرا که 

جز این راه دیگر ،

راه فراری از عشق نمی‌شناسم...!

سمیه آزادل

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد